

در طول زندگی بر اساس اتفاقاتی که رخ میدهد عصبانی میشویم .
عصبانیت , زندگی را برایمان دشوار میکند .
کسانی که عصبانیت جزئی از وجودشان شده است معمولا زندگی شادابی ندارند .
در طول زندگی همه ی ما گاهی عصبانی میشویم , اما باید بدانیم خشم یک احساس است مانند شادی و غم که در وجود انسان نهفته است .
خشم ممکن است مثبت یا منفی باشد و اشکالی ندارد.
چیزی که مشکل است خشونت است . اضطراب و خشم همزاد و هم چشم هستند. اضطراب نیز مانند خشم بد نیست و همه به جز کسانی که در قید حیات نیستند مبتلا به استرس هستند. ما باید خشم و اضطراب خود را تحت کنترل داشته باشیم تا نتیجه ی مثبتی از آن حاصل کنیم .
نکته که باید در خشم و اضطراب به آن توجه کنیم این است که چگونه با آنها رفتار میکنیم .
خشم باعث میشود بفهمیم به ارزش هایمان بی احترامی شده است .
خشم هشدار میدهد , چه زمان ممکن است پرخاشگری اتفاق بیفتد و سعی دارد چیزی بهمان بگوید .
خشم احساسی است که به بدن علامت میدهد و یکی از احساسات طبیعی انسان است . فقط و فقط خودمان احساساتمان را کنترل میکنیم بنابراین خودمان , خودمان را عصبانی میکنیم .
برای ثابت کردن این حرف باید مثالی را به خاطر داشته باشیم . مثال : در حال پایین رفتن از پله ها هستیم که در ناگهان شخصی , غیر عمد به ما تنه میزند و کتاب هایمان میریزند , احتمالا عصبی میشویم , اما زمانی که متوجه میشویم که شخصی که به ما برخورد کرده است , دیگر عصبانی نمیشویم .
کتابهایمان روی زمین است , اما دیگر عصبانی نیستیم و دلیلش فکر ها و باورهای غلط است , نه مسائل دیگر .
جملاتی که مارا عصبانی میکنند , معمولا دستوری هستند و اگر بخواهیم ضرب المثلی را در این باره بگوییم باید از جمله ی هرجا عصبانیت دیدی , فرار کن را به کار ببریم .
در اینجا راهکار هایی برای مدیریت اضطراب موجود است . شاید بگوییم اضطراب و عصبانیت که بهم ربطی ندارد اما باید باید بدانیم که وقتی عصبانی هستیم , یکی از عوامل آن خشم اضطراب ما است .