هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

photo 2025 03 18 02 26 05

چگونه به استقلال فرزندانمان کمک کنیم؟

بدون شک همه‌ی والدین آرزو دارند‌ که فرزندانشان در بزرگسالی به افرادی تبدیل شوند که توانایی انجام کار‌ها و تصمیم‌گیری‌ها را به صورت مستقل داشته باشند. اما ما به عنوان والدین چگونه می‌توانیم به این توانایی کمک کنیم؟

 

به فرزندانمان اجازه‌ی تصمیم‌گیری بدهیم:

قطعاً نمی‌توان از فردی که تا دوران جوانی تمام تصمیم‌هایش توسط والدین گرفته می‌شود انتظار داشت که ناگهان در دوران بزرگسالی بتواند به راحتی در مورد انتخاب مسیر شغلی، همسر و سبک زندگی تصمیم بگیرد. توانایی تصمیم‌گیری را می‌توان از همان کودکی با دادن حق انتخاب‌های کوچک، مانند انتخاب لباس، زمان انجام تکالیف یا نوع غذای مورد علاقه‌شان، در آن‌ها پرورش داد. به مرور و متناسب با سن و توانایی‌های فرزندمان، می‌توانیم دامنه‌ی این انتخاب‌ها را گسترده‌تر کنیم.

photo 2025 03 19 02 24 13

به تلاش‌های فرزندانمان احترام بگذاریم :

شاید بستن بند کفش اکنون برای ما کاری بسیار ساده باشد، اما باید به خاطر بیاوریم که این کار در کودکی چقدر می‌توانست چالش‌برانگیز باشد. پس هنگامی که می‌بینیم فرزندمان در حال تلاش برای بستن بند کفش خود یا کارهایی از این قبیل است، به جای اینکه او را سرزنش کنیم یا گوش‌زد کنیم که این که “این کار که ساده است” یا از سر دلسوزی خودمان این کارها را برایش انجام دهیم، به او اجازه دهیم که خودش تلاش کند و شکست بخورد و یاد بگیرد. در کارهایی که انتظار داریم فرزندمان در این سن تلاش کند که انجام دهد، تنها زمانی که واقعاً از ما کمک خواست، با راهنمایی‌های هوشمندانه به او یاری برسانیم. مثلاً اگر می‌بینیم که کودکمان برای مدت طولانی است که برای بازکردن ظرف خیارشور به مشکل برخورده است، ضمن احترام به تلاش او و بیان اینکه می‌دانیم که این کار سختی است، بگوییم که “گاهی اوقات زدن یک ضربه‌ی قاشق روی در ظرف خیارشور هم می‌تواند کمک‌کننده باشد“.

 

برای جواب دادن به سوالات فرزندمان عجله نکنیم:

بسیاری از والدین فکر می‌کنند که اگر به تمام سوالات فرزندشان جواب ندهند یا نتوانند از پس تمام نیاز‌های آن‌ها بربیایند، نشان‌دهنده‌ی ضعف آن‌هاست. این در حالی است که فرزند باید یاد بگیرد که گاهی اوقات خودش جواب سوالات و نیاز‌هایش را پیدا کند. برای مثال اگر فرزندمان از ما پرسید که “چرا باران می‌آید“، به جای سریع جواب دادن در مورد علت آن، ابتدا بگوییم که “چه سوال جالبی” و بخواهیم که او نظرش را بگوید و بعد بگوییم که “چه خوب است که برای پیدا کردن جواب کامل آن به منابع مراجعه کنیم“. یا اگر فرزندمان پرسید که “چرا امروز حالش خوب نیست“، بگوییم که شاید بهتر باشد نظر دکترت را در این زمینه بپرسیم“.

 

امید را از فرزندانمان نگیریم:

یکی از ترس‌های رایج والدین که از سر دلسوزی برای فرزندشان با آن مواجه هستند، ترس از شکست و ناامیدی است. اما گاهی برای محافظت از شکست، ناخواسته آن‌ها را از تلاش کردن، امید داشتن، و آرزو داشتن محروم می‌کنیم. اگر کودکمان یک روز با خوشحالی به ما گفت که می‌خواهد مهندس معمار شود، کافی است به جای اینکه در اولین برخورد با اشاره به نمره های ریاضیش او را از این کار باز بداریم، با او همراه شویم، به او احترام بگذاریم و از او بخواهیم که بیشتر برای ما توضیح دهد که چرا این شغل را دوست دارد و چطور می‌خواهد به آرزوی خود برسد.

 

با همراهی، احترام و اعتماد به فرزندانمان، می‌توانیم آن‌ها را به سمت استقلال و خوداتکایی هدایت کنیم تا در آینده به افرادی توانمند و تصمیم‌گیرنده تبدیل شوند.

 

گردآورنده:مرتضی اسدی

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید