
هوش هیجانی چیست؟
یکی از پدیدههای که در دهه اخیر مورد استقبال فراوانی قرار گرفته، پدیده هوش هیجانی است. هیجانها بخش اعظمی از زندگی را در بر میگیرند. توان در استدلال و عقلانیت مشاهده کرد. حضور مستقیم و غیرمستقیم هیجانها میتواند آثار مخربی را در زمینههای مختلف ایجاد کند. پژوهشهای نوین نشان میدهند که فقدان هوش هیجانی و برعکس تحصیل و تقویت آن، زمینهساز موفقیتهای بزرگ خواهد بود.
هوش هیجانی توسط پیتر سالووی و جان مایر در سال 1990 مطرح شد. هوش هیجانی نوعی پردازش اطلاعات عاطفی است که شامل ارزیابی و بیان عواطف در خود و دیگران، ابزار مناسب عواطف و تنظیم سازگارانه عواطف است. افراد دارای هوش هیجانی بالا در داشتن رضایت بیشتر از زندگی، بهرهمندی از روابط خانوادگی و شریک شدن در احساسات دیگران نسبت به دیگران متفاوتند و معمولاً افرادی خونگرم، موفق، با انگیزه، خوشمنظم و با احساس مسئولیت هستند.
شناخت عواطف هیجانی یعنی توانایی یادگیری، فهم و تفکر درباره امور مختلف به روش منطقی و توانایی انجام کارها به روش مطلوب. هوش هیجانی شامل تواناییهایی مانند اینکه شخص بتواند در شرایط بحرانی و تکانشی مقابل مشکلات مقاومت کند، در شرایط بحرانی انگیزهاش را حفظ کند، خونسردیاش را حفظ کند، کاملاً خود و احساساتش را کنترل کند، همدلی کند و امیدوار باشد.
هوش هیجانی تشکیل شده از دو کلمه است: “هوش” و “هیجان”. هیجان در لغت عبارت است از احساساتی قوی مثل عشق، ترس یا خشم که خودآگاه و ارادی است و طی آن حالتهایی چون شادی، غم، غصه، ترس، تنفر و… تجربه میشوند. هوش عبارت است از توانایی انجام امور مختلف به روش منطقی و توانایی انجام کارها به روش مطلوب.

حیطههای کاربردی هوش هیجانی در حیطههای زیر کارآیی دارد:
1.هوش هیجانی و ارتباطات: این ارتباط از سوی حوزه درون فردی و از سوی دیگر قلمرو و میان فردی تجلی پیدا میکند. در قلمرو شخصی، هوش هیجانی به قابلیتها، شایستگیها و توانمندیهایی میپردازد که ارتباط فرد با خود را تنظیم میکنند. در قلمرو اجتماعی، هوش هیجانی به قابلیتها، شایستگیها و توانمندیهایی میپردازد که ارتباط فرد با دیگران را تنظیم میکنند.
2.هوش هیجانی و خانواده: هوش هیجانی به وضوح در روابط زوجین مشاهده میشود. مطالعات نشان دادهاند که میزان هوش هیجانی در روابط زناشویی تأثیر زیادی دارد و زوجهایی که توانایی کنترل هیجانات خود را دارند، احتمالاً روابط پایدارتری خواهند داشت. برای مثال، تحقیقات گاتمن نشان میدهند که هوش هیجانی زوجین تأثیر زیادی در پیشبینی موفقیت یا شکست یک رابطه دارد. زوجهایی که توانایی نشان دادن محبت و عشق حتی در شرایط سخت دارند، بیشتر در مقابل تعارضات مقاوم خواهند بود.
3.هوش هیجانی و سلامت: هوش هیجانی رابطه بسیار نزدیکی با سلامت روانی و جسمانی دارد. افراد با هوش هیجانی بالا میتوانند بهتر از پس استرسها و مشکلات زندگی برآیند و از اختلالات روانی جلوگیری کنند. تحقیقات نشان میدهند که کسانی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، بهتر میتوانند با اضطراب، افسردگی و دیگر مشکلات روانی مقابله کنند و این توانایی باعث سلامت عمومی و روانی آنها میشود.
4.هوش هیجانی و موفقیت: هوش هیجانی در موفقیتهای فردی و حرفهای نقش بسزایی دارد. سازمانها و نهادها با معرفی مهارتهای هوش هیجانی به کارمندان خود، میتوانند روحیه و انگیزه تیمی را تقویت کنند. افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، میتوانند در تیمهای کاری به خوبی تعامل داشته باشند و از شرایط دشوار عبور کنند. مهارتهای هوش هیجانی به بهبود رهبری، کار گروهی و خدمات به مشتریان کمک میکند.
ابعاد هوش هیجانی به شرح زیر هستند:
1.خودآگاهی: خودآگاهی به توانایی تشخیص و درک هیجانات و انگیزشهای خود و اثرات آنها بر دیگران اشاره دارد. فرد با خودآگاهی میتواند وضعیت هیجانی خود را شناسایی کرده و از آن بهرهبرداری کند.
2.خودنظمدهی: توانایی کنترل یا تغییر دادن حالات مخرب، میل به تعویق انداختن تصمیمات و تفکر پیش از عمل، از جمله مهارتهای اساسی خودنظمدهی است. فرد با خودنظمدهی میتواند در برابر وسوسهها و فشارهای آنی مقاومت کند و رفتار خود را در جهت اهداف بلندمدت تنظیم کند.
3.انگیزه: انگیزه شامل میل به تعقیب اهداف و علاقه به انجام کارها با انرژی و پشتکار بالا است. افراد با انگیزه میتوانند به راحتی موانع را از پیش رو بردارند و به موفقیت برسند.
4.همدلی: همدلی توانایی درک و تشخیص احساسات دیگران و واکنش به آنهاست. فرد با همدلی میتواند ارتباطات مؤثری برقرار کند و در موقعیتهای اجتماعی به بهترین نحو رفتار کند.
5.مهارت اجتماعی: مهارت اجتماعی شامل توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران و مهارت در مدیریت رفتار خود و دیگران است.فرد با مهارت اجتماعی میتواند در گروهها و تیمهای مختلف رهبری کند و تعاملات مثبتی داشته باشد.
پژوهشها نشان میدهند که هوش هیجانی میتواند به افراد کمک کند تا در مواجهه با مشکلات و خشونتها بهتر عمل کنند و به بزرگسالانی کارآمد و خوشحال تبدیل شوند. این هوش به افراد کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیرند، روابط مؤثرتری داشته باشند و در موقعیتهای بحرانی به نحو مطلوبی عمل کنند.
گردآورنده:عرشیا حاجاکبری