هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

photo 2025 05 08 08 17 23

تعارض و حل تعارض: درک والدین و نوجوانان

ارتباطات به عنوان بیان ایده‌ها و احساسات به صورت قاطعانه اما بدون توهین، و دریافت ایده‌های دیگران با دقت و توجه تعریف می‌شود. در میان انسان‌ها، ارتباط سنگ بنای روابط بین‌فردی است. ارتباط بین والدین و نوجوانان را می‌توان از طریق آموزش مهارت‌ها بهبود بخشید

ارتباط والدین و نوجوانان با پیوند خانوادگی مرتبط است که به نوبه خود از درگیر شدن نوجوانان در رفتارهای پرخطر بهداشتی جلوگیری می‌کند. بهبود ارتباط، اثرات عوامل خطر را کاهش و اثرات عوامل محافظتی را در کودکان و نوجوانان افزایش می‌دهد .عوامل خطر و محافظتی بر درگیری کودکان و نوجوانان در رفتارهای پرخطر بهداشتی که به آسیب‌های عمدی و غیرعمدی، مصرف دخانیات، الکل و سایر مواد، و رفتارهای جنسی منجر می‌شود، تأثیر می‌گذارند.

یکی از جنبه‌های کلیدی ارتباط که تحقیقات درباره ارتباط والدین و نوجوانان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، تعارض و توانایی حل آن است. 

تعارض در روابط والدین و نوجوانان

تعارض به عنوان اختلاف نظر بین دو یا چند نفر تعریف می‌شود. تحقیقات نشان داده‌اند که تعارض در خانواده‌هایی که فرزندان نوجوان دارند فراگیر است و اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌شود (اسمتانا و گینز، ۱۹۹۹). هنگامی که تعارض بین یک نوجوان و والدینش رخ می‌دهد، ممکن است درگیر هیجانات، خصومت و پرخاشگری شود، زیرا این تعارض ماهیتی بین‌فردی دارد (نولر، ۱۹۹۵). تعارض با والدین در دوران نوجوانی شایع است (ریچ و همکاران، ۲۰۰۰) و به مرور زمان کاهش می‌یابد (نولر و کالان، ۱۹۹۱؛ اسمتانا و گینز، ۱۹۹۹). 

photo 2025 05 08 08 35 43

پتانسیل آسیب‌زایی تعارض: 

تعارض می‌تواند به رابطه والد-فرزندی آسیب برساند. تعارضی که بیش از حد شدید، مکرر و طولانی‌مدت باشد و به پرخاشگری یا اختلال در کار یا روابط منجر شود، نیاز به کمک درمانی دارد (پترسون و فورگچ، ۱۹۸۵). این نوع تعارض با موارد زیر مرتبط است: 

کاهش عزت نفس 

مصرف مواد مخدر توسط نوجوانان (هاپس و همکاران، ۱۹۹۰) 

کاهش عملکرد نوجوانان (ویرسون و همکاران، ۱۹۹۲) 

مصرف الکل در نوجوانان (رابین و کوپکه، ۱۹۹۰) 

علائم افسردگی در نوجوانان (کاشانی و همکاران، ۱۹۸۸). 

تفاوت دیدگاه‌ها: 

والدین و فرزندان در تفسیر تعارض دیدگاه‌های متفاوتی دارند (استینبرگ و کافمن، ۱۹۹۶). موضوعات و شدت تعارضات ممکن است بین نوجوانان، میانسالان و افراد بزرگسال متفاوت باشد و تا حدی نیز به جنسیت فرزند و والد بستگی دارد (کولمن، ۱۹۹۷؛ جوری و همکاران، ۱۹۹۶؛ وانجلیستی، ۱۹۹۲). به طور معمول، تعارضات حول مسائل روزمره و به ظاهر پیش‌پاافتاده رخ می‌دهد که طی دهه‌ها نسبتاً ثابت باقی مانده‌اند (نولر و کالان، ۱۹۹۱؛ ریچ و همکاران، ۲۰۰۰). 

حل تعارض 

یکی از حوزه‌های مهم تحقیقاتی در ارتباط والدین و نوجوانان، بررسی فرآیندهای حل تعارض است. حل تعارض به توانایی مدیریت، حل یا تسویه اختلافات بر سر مسائلی که موجب نگرانی والدین و فرزندان می‌شوند اشاره دارد، به گونه‌ای که بدون استفاده از خشم یا سایر راهبردهای مخرب برای عزت نفس، از مذاکره، سازش یا سایر راهبردهای تقویت‌کننده عزت نفس استفاده شود (اولسون و رایدر، ۱۹۷۸؛ رابین، ۱۹۸۵). 

حل مسئله خانوادگی شامل رفتارها و تعاملاتی است که بخشی از یک سیستم پویا و مستمر هستند و در آن الگوهای رفتاری و شیوه‌های ارتباطی بین اعضا در طول زمان شکل می‌گیرد (ملبی و کانگر، ۱۹۹۹). توانایی استدلال و حل تعارض، بعد مهمی از عملکرد خانواده و ارتباط والد-فرزند محسوب می‌شود (استراس و همکاران، ۱۹۹۶). 

فرآیند مؤثر حل تعارض شامل موارد زیر است: 

۱. تعریف واضح مشکل از دیدگاه هر دو طرف

۲. تولید تمام راه‌حل‌های ممکن توسط هر دو طرف

۳. توافق بر روی یک راه‌حل برای آزمایش

۴. آزمایش راه‌حل در یک بازه زمانی مشخص

۵. توسعه یک فرآیند برای اطمینان از اجرای راه‌حل توسط طرفین درگیر

۶. ارزیابی راه‌حل (فاستر، ۱۹۹۴). 

کمبود دانش موجود: 

اگرچه مطالعات متعددی برای مشاهده مهارت‌های ارتباطی در جلسات حل مسئله انجام شده است (فورگچ و همکاران، ۱۹۸۷؛ ملبی و کانگر، ۱۹۹۹؛ ریچ و همکاران، ۱۹۹۳)، اما اطلاعات کمی درباره نحوه تفکر والدین و نوجوانان در مورد موقعیت‌های تعارض و راهبردهای مورد استفاده آنها برای حل تعارض وجود دارد. 

علاوه بر این، نوجوانان در این گروه سنی در حال تجربه تغییرات اجتماعی، عاطفی و جسمی مرتبط با بلوغ هستند. این تغییرات معمولاً بر روش‌ها، موضوعات و شرایط ارتباط در خانواده‌ها تأثیر می‌گذارند، منجر به افزایش تعارض و درک ارتباط بسته می‌شوند و والدین را وادار می‌کنند تا راهبردهای فرزندپروری خود را بررسی کنند تا رابطه جدید و در حال تحولی با فرزندشان ایجاد کنند. 

در اینجا چند سوال مطرح می‌شود:

۱. والدین و نوجوانان چه دیدگاهی درباره تعارض و حل تعارض دارند؟ 

۲. والدین و نوجوانان تا چه حد می‌توانند از یک فرآیند خاص برای حل تعارض استفاده کنند؟ 

در هر موقعیت این پرسش ها مطرح می‌شود: «مشکل اینجا چیست؟» یا «چه راه‌حلی وجود دارد؟»

به طور مثال

1-دخترم اغلب مرا با نام کوچک صدا می‌زند. به نظر من این رفتار بی‌احترامی است. وقتی اعتراض می‌کنم، می‌خندد و می‌گوید این تنها راه جلب توجه من است چون به حرف‌هایش گوش نمی‌دهم.

2-قانون خانواده این است که دانش‌آموز فقط در صورت حضور والدین می‌تواند در مهمانی‌های مختلط  شرکت کند. نوجوان معتقد است این قانون نشان‌دهنده عدم اعتماد والدین است و آن را توهین به خود و دوستانش می‌داند.

3-یک نوجوان تقریباً هر شب ۱-۲ ساعت با تلفن صحبت می‌کند. والدین معتقدند نوجوان باید تکالیف مدرسه را انجام دهد.

تفکر نوجوانان درباره موقعیت‌های تعارضی

درک نوجوانان از تعارضات خانوادگی: نوجوانان تعارضات با والدین را پدیده‌ای عادی و اغلب ناشی از رفتار والدین یا خواهر و برادرها می‌دانند.

سه مضمون اصلی در این بخش مطرح است:

۱. موضوعات متداول تعارض:
  • تکالیف مدرسه و وظایف خانگی
  • نمرات تحصیلی
  • دخالت والدین در حریم خصوصی

مثال‌های عینی از گفتار نوجوانان:

photo 2025 05 08 08 44 42

«یه تکلیف ۱۰ صفحه‌ای داشتم که فرداش باید تحویل می‌دادم. مامانم مجبورم کرد بشینم و فقط همونو انجام بدم.»

«وقتی مادرم جلوی برادرم از مسائل خصوصیم حرف زد، عصبانی شدم. گفتم ‘این به اون ربطی نداره’ ولی مادرم ادامه داد

۲. والدین/خواهر و برادرها محرک اصلی تعارضات:

بسیاری از نوجوانان به وضوح ابراز می‌کنند که آغازگر اکثر مشاجرات نیستند:

«بعضی وقتا برادرم بدون هیچ دلیلی منو می‌زد.»

۳. تعارضات بخشی طبیعی از روابط خانوادگی:

افراد معتقدند مشاجره در خانواده‌ها امری رایج است:

«تعارض چیز عادی‌ایه. اگه خانوادۀ کسی اصلاً دعوا نداره، پس خیلی ساکتن!»

«دوست من توی ظاهر با والدینش مشکلی نداره، ولی پشت سرشون بدگویی می‌کنه. اینطور خانواده‌ها در واقع مشکل‌دارن.»

راهبردهای نوجوانان برای حل تعارض زمانی که در این مورد آموزش ندیده‌اند:

۱. پیشگیری (Prevention): اجتناب از موقعیت‌های تعارض‌زا

«سعی می‌کنم تکالیفم رو سر وقت انجام بدم تا اصلاً به جر و بحث نیوفته.»

«اگر موقع بحث صدامون رو بالا نبریم، دعوا شدیدتر نمی‌شه.»

۲. هیجان/پرخاشگری (Emotion/Aggression): استفاده از واکنش‌های احساسی شدید

«من معمولاً کنترلم رو از دست می‌دم. در رو می‌کوبم و می‌رم.» 

«مامانم یه بار اونقدر عصبانی شد که وسایلم رو شکست.»

۳. خنک‌سازی (Cool Down): مکث و بازگشت به موضوع در زمانی دیگر

«بعد از سرد شدن هوا، معذرت‌خواهی می‌کنم.»

«اگر بحث داغ شد، بهتره موقتاً ترک کنیم.»

۴. تسلیم (Submission): پذیرش نظر والدین علی‌رغم مخالفت

«گاهی با اینکه تقصیر من نبوده، اول عذرخواهی می‌کنم تا بحث تموم شه.»

۵. تقسیم تقصیر (Share the Blame): پذیرش بخشی از مسئولیت

photo 2025 05 08 08 23 02

«اگر نوجوانی دیر کند، باید به والدین زنگ بزنه. از طرفی والدین هم نباید فوری داد بزنن

تعارضات را عمدتاً حول دو محور اصلی می‌توان تفسیر کرد:

1. چالش‌های نقش والدگری (Parents’ struggles with their role):

«همیشه نگرانم که نه زیاد سخت بگیرم، نه زیاد بی‌خیال باشم. این وسط خودم هم استرس می‌گیرم و داد می‌زنم.»

«گاهی می‌گذارم کاراش رو عقب بیندازد تا ‘آدم بد’ نباشم، اما بعد می‌بینم سوءاستفاده می‌کند.»

2. فرصتی برای آموزش مسئولیت‌پذیری (Opportunity to instill responsibility): بسیاری از تعارضات از دید والدین بستر آموزشی محسوب می‌شد:

«به دخترم گفتم: تمیز کردن اتاقت نه به خاطر پول تو جیبی، بلکه چون وظیفه‌اته.»

«وقتی تکلیفش رو انجام نمی‌ده، باید پیامدهای طبیعی رو تجربه کنه، مثلاً نمره بد بگیره.»

راهکارهای پیشنهادی به والدین برای کاهش تعارض با فرزند:

1. تعیین انتظارات شفاف (Clear expectations):

«قوانین خانه رو روی یخچال چسبوندم. دخترم دقیقاً می‌دونه چه کارهایی باید انجام بده.»

«به پسرم گفتم: استفاده از تلفن بعد از تکالیفه، نه قبلش.»

2. اعمال قدرت والدینی (Power):

«گاهی مجبورم بگم: ‘چون من مادرت هستم و می‌گم این کار رو بکن!» 

«اگر تکالیفش رو انجام نده، حق استفاده از کنسول بازی رو نداره.»

3. مذاکره (Negotiation):

«باهم توافق کردیم اگر یک هفته سروقت بخوابه، آخر هفته می‌تونه دیرتر بیاد.»

«پیشنهاد دادم اگه ظرفا رو بشوره، من هم تو گردش آخر هفته با دوستاش موافقت می‌کنم.»

4. زمان سرد کردن (Cool down):

«وقتی بحث داغ می‌شه، می‌گم: بیا یک ساعت دیگه دربارش صحبت کنیم.»

«در کلاس‌های مدیریت خشم یاد گرفتم وقتی عضلاتم سفت می‌شه، یعنی باید مکث کنم.»

5. بازخورد سازنده (Feedback):

«از جملات ‘من محور’ استفاده می‌کنم: ‘نگرانم که ممکنه به برادرت صدمه بزنی.» 

«بعد از هر بحث، یکدیگر رو در آغوش می‌گیریم و می‌گیم: هنوز دوستت دارم.»

نکته جالب توجه این است که معمولا والدین تحصیلکرده علی‌رغم موقعیت اجتماعی بالا، در حل تعارض سیستماتیک ضعف دارند.

برای حل تعارض چه کارهایی باید جدی گرفته شود؟

۱. کشف پارادوکس جدید: والدین باوجود آگاهی از نیاز نوجوان به استقلال، در عمل از مکانیسم‌های کنترل‌گرایانه استفاده می‌کنند. این «تنش نظارتی» نیازمند تجدید نظر عمیق‌تر است.

۲. کاربردهای بالینی: یافته‌ها نشان می‌دهد آموزش‌های حل تعارض باید:

  • پیش از ورود نوجوان به دوره بحرانی (۱۰-۱۲ سالگی) آغاز شود
  • همزمان والدین و نوجوان را پوشش دهد
نتیجه‌گیری:

این تحقیق به ما نشان داد که دعوای والدین و نوجوانان، با اینکه طبیعی است، اما اگر درست مدیریت شود می‌تواند تبدیل به فرصتی برای رشد رابطه شود. اکثر شواهد نشان می دهدکه:

1. نوجوانان معمولاً: احساس می‌کنند والدین شروع‌کننده بحث‌ها هستند پس در مقابل یا قهر می‌کنند، یا تسلیم می‌شوند، یا دعوا راه می‌اندازند

2. والدین معمولاً: نگران آموزش مسئولیت‌پذیری هستند پس در واکنش به آن یا سختگیری می‌کنند، یا به دنبال  چانه‌زنی هستند.

اما راه حل طلایی در این زمینه شامل سه گام است:

  • گوش دادن واقعی به حرف هم
  • تمرین “مکث” قبل از واکنش
  • پیدا کردن راه‌حل مشترک به جای پیروزی در بحث

برای انجام این راه حل طلایی کارهای زیر را تمرین کنیم:

  • هفته‌ای 2 ساعت زمان بگذارید
  • بدون قضاوت به حرف هم گوش دهید
  • از جملاتی مثل »من احساس می‌کنم…» استفاده کنید

در نهایت باید گفت که با صبر و کمی تمرین این مهارت‌ها، هم والدین و هم نوجوانان می‌توانند رابطه بهتری داشته باشند.

به قول معروف: «دعوا کردن هنر می‌خواهد، آشتی کردن هنربیشتر!»

 

گردآورنده:فاطمه خاکسار

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید